زینب خانمزینب خانم، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

نی نی زینب

عرفان کوچولو

دیشب رفتیم خونه عمه اکرم. مثل همیشه من و عرفان با هم دعوا کردیم و اسباب بازی ها رو از دست هم چنگ زدیم.البته عرفان چون 4 ماه و نیم از من بزرگتره بیشتر زور میگه.منم به پشتیبانی بزرگترها در بیشتر موارد به هدفم می رسم.به پیشنهاد مامان جون برای لحظه ای به طور مسالمت آمیز با هم کنار آمدیم و عکس گرفتیم.راستی عرفان 2 تا داداش بزرگتر داره که وقتی اذیت میکنه از دستگیره در آویزونش میکنن.از من بپرسین میگم :حقشه... ...
28 مرداد 1392

زینب خانم +بعبعی!!

چهلمین پست تقدیم میشه به دخترم به مناسبت عید فطر یک هزار و سیصد و نود و دو : برای رفتن به کرمان این دفعه بهانه های زیادی داشتیم:اول دیدن روی ماه بابابزرگ و مامان بزرگ دوم :رفتن به بافت و دیدن باغ های گردوی بابابزرگ سوم: دیدن از باغ سیب خاله سمیه (مامان یاسین) . چیزی که مهم بود اینه که من و یاسین حسابی بازی کردیم و دنبال مرغ و خروسا کردیم و دست آخر هم یه بعبعی بی صدا گیر آوردیم باهاش عکس گرفتیم.تازه من با خودم چند تا کک تپل و مپل آوردم خونه .هیچی هیچی مثل گردش در طبیعت منو سر حال نمیاره.خصوصا اینکه من تقریبا از هیچ حیوونی نمی ترسم مثلا یه سوسک سیاه برای مامان جون گرفتم ولی تا رسیدم نشونش بدم از ترس غش کرد.چند تایی هم عکس یادگاری با...
23 مرداد 1392

یک گل ارکیده تقدیم به داداشی

چند وقتی میشه که مبخوام از داداش ناز زینب خانم مطلبی بذارم تا وقتی بزرگ شد نگه مامان جون بی معرفت بود که از داداشی مهربونم یاد نکرد.علی آقا در 13/7/89 ساعت 19:30 دقیقه به وقت بیمارستان سید الشهداء (ع) کرمان به این دنیا سلام کرد.مثل همه هدیه های قشنگ خدا حسابی دلبری کرد و در 16/9/89 از این دنیا خداحافظی کرد.ترانه گل ارکیده برای من یادآوری تمام لحظات با علی بودنه... اینکه وجود نازنین زینب خانم چقدر تونست دوباره رنگ و بوی جدیدی به زندگی ما بده بماند، مهم لذت داشتن فرزند سالم (اونم از نوع دخترش )هست که امیدوارم خدای آب و پاکی به همه جوونای صبور بچشونه. زینب خانم دوستت داریم به عدد موجودات عالم. ...
23 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نی نی زینب می باشد